نوشته 2
از عطش یادگیری دوران اینترنت گفتم که هر چیزی رو تقریبا دوست داشتم در موردش خواندم و اتفاقا یک نتیجه خوب هم دربرداشت و اونم ساخت یک ماشین بود با نقشه هایی که از اینترنت پیدا کردیم و فیلم ها و عکس هایی که جمع کردیم تونستیم یک ماشین کوچک بسازیم که طی اون کار هم خیلی چیزا یادگرفتم اعم از کار گروهی، شناخت دوستانم و خلاصه کلی بالا و پایین که در اون سن واقعا ارزشمند بود.
به واسطه همون کارها دوران دانشجویی هم خیلی از دروس لذت بخش نبود برام چون قبلترش راجع به اونها خوانده بودم و یاد گرفته بودم یه جورایی از ترم چهار به بعد دیگه به بعد دانشگاه داشتم فکر میکردم که خداروشکر اتفاقای خوبی هم افتاد.
داستان یک رویا...برچسب : عطش رمضان 2013,عطش مبارزه 2,عطش زاران 2, نویسنده : 0storyofdreamf بازدید : 231